برگزاری کرسی ترویجی «بازخوانی فلسفی تجربیات نزدیک به مرگ» در حوزه علمیه خراسان


کد خبر :
450

دهمین کرسی ترویجی با مجوز شورای اعطای مجوزهای حوزه علمیه خراسان و توسط دبیرخانه رقابت های نخبگانی علوم عقلی با عنوان «بازخوانی فلسفی تجربیات نزدیک به مرگ» در سالن نشست‌های علمی هتل ولایت مشهد در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد.

دهمین کرسی ترویجی با مجوز شورای اعطای مجوزهای حوزه علمیه خراسان و توسط دبیرخانه رقابت های نخبگانی علوم عقلی با عنوان «بازخوانی فلسفی تجربیات نزدیک به مرگ» در سالن نشست‌های علمی هتل ولایت مشهد در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد.
در این کرسی که با ارائه حجت الاسلام حسین خوردوستان پژوهشگر علوم عقلی برگزار گردید، حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی شیروانی عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و دکتر عباس جوارشکیان عضو هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی، به نقد و بررسی کرسی پرداختند و مدیریت علمی این کرسی بر عهده حجت الاسلام حمید اسمعیلی مدرس حوزه و دانشگاه بود.
در ابتدای کرسی حجت الاسلام خوردوستان به تبیین مسأله تحقیق پرداخت و چند سوال را مطرح کرد، مبنی بر اینکه بررسی میزان واقع نمایی تجربیات نزدیک به مرگ چه مقدار است؟ اگر واقع نمایی دارند نحوه واقع نمایی آنها چگونه است: آیا حکایت مستقیم از واقع دارند یا همانند غالب خواب هاست. آیا تجربیات گزارش شده از یک نحو واقعیت برخوردارند یا آنکه برخی از این تجربیات همچون خواب محتاج تعبیر و تفسیراند؟ با پذیرش اینکه برخی از تجربیات گزارش شده همانند خواب به تعبیر احتیاج دارند چگونه می‌توان به واقعیت آنها دست یافت؟ در چه صورتی می‌توان برپایه این تجربیات اموری را اثبات یا نفی نمود؟
مراحل پاسخ به پرسش های مذکور به شرح ذیل است:
چیستی تجربیات نزدیک به مرگ از سوی اندیشمندان غربی مطرح شده: شرط اساسی این گونه تجربیات را یا از کار افتادن تمامی علائم حیاتی و یا وضع وخیم جسمانی دانسته‌اند. همچنین  دو رکن اساسی در بحث باید مورد توجه باشد: 1. خروج روح از بدن؛ 2. ادراک و مشاهده امور و وقایع و بازگشت دوباره به بدن.
برای پاسخ به این پرسش که نحوه واقع نمایی تجربیات نزدیک به مرگ چگونه است؟ باید گامها و مراحلی را مورد توجه قرار داد:

گام اول: عوالم هستی: عالم طبیعت، عالم مثال و عالم عقل. تقسیم عالم مثال به متصل و منفصل. که این عوالم در طول یکدیگرند
گام دوم: مراتب تجرد نفس و تجربیات نزدیک به مرگ. مدعا این است تجربیات نزدیک به مرگ حسب عوالم هستی دارای مراتب مختلف است. به دلیل حرکت جوهری؛ انسان پس از ورود به عالم طبیعت همواره در حال صعود است؛ دیگر اینکه مطابق گام اول، عوالم هستی در قوس صعود از عالم طبیعت آغاز و به عالم عقل منتهی می شود.بنابراین، تجربیات نزدیک به مرگ به تبع عوالم هستی دارای مراتب مختلف است.
گام سوم: انحاء واقع نمای در عالم طبیعت چند نظریه مورد توجه است: نظریه انطباع، نظریه ابصار، نظریه انشاء صورت.  همچنین در عالم مثال، ادراک حقایق مثالی را نیز یا همچون شیخ اشراق ادراکی حضوری و مستقیم می‌دانیم که احتمال خطا در آن نمی‌رود و یا همچون ملاصدرا از طریق انشاء صورت‌هایی در ذهن وزان صورت‌های موجود در عالم مثال می‌دانیم که احتمال خطا در آن وجود دارد. نکته حائز اهمیت آن است که در این قسم از تجربیات نزدیک به مرگ به جهت آنکه عالم مثال -چنانکه پیش از این توضیح دادیم ـ تمثّل عالم عقل است، همچون برخی از رؤیاها نیاز به تعبیر و تفسیر دارد.
اما عالم عقل تجربه نزدیک به مرگی که با ورود به عالم عقل تحقق یافته است ادراک و دریافت حضوری واقعیت است، زیرا عالم عقل دارای صورت نیست تا ذهن با مواجهه با آن ـ چنانکه صدرالمتألهین می‌گوید ـ صورتی وزان آن در خود انشاء کند. بنابراین، در ادراک این عالم احتمال خطا وجود ندارد.
نتیجه آنکه نفس در تجربه نزدیک به مرگ یا ارتباطی مستقیم با واقع دارد؛ به این معنا که آنچه مشاهده می‌کند نه صورت و تمثل حقیقت، بلکه خود واقعیت است و یا ارتباطی غیر مستقیم با واقع دارد. تجربه نزدیک به مرگ در مرتبه عالم طبیعت و عالم عقل از قسم نخست، و تجربه نزدیک به مرگ در مرتبه عالم مثال از قسم دوم است.
اما راه‌های دست‌یابی به واقعیت عالم مثال یکی از طریق آیات و روایات است و دیگری کشف مناسبت‌های موجود میان حقیقت و صورت تمثّل یافته است، چرا که تمثّلات آینه حقایق‌اند، از این رو، لاجرم می‌باید به گونه‌ای با حقیقت تناسب داشته باشند تا بتوانند آن را نشان دهند. به عنوان نمونه، همانطور که شیر خوراکی غذای بدن است و به سرعت در بدن نفوذ می‌کند و علم نیز غذای نفس انسانی است که در انسان اثر گذار است، می‌توان گفت که شیر، صورت مثالی علم و دانش است.
همچنین ممکن است قوه متخیله آنچه را که در رؤیا از عوالم ما فوق دریافت می‌کند دستخوش تغییر قرار دهد. در این صورت اگر ملائمت و مناسبتی میان حقیقت تنزل یافته و صورتی که قوه متخیله ساخته است، وجود داشته باشد چنین رؤیایی صحیح و قابل تعبیر است. مناسبت موجود میان صورتی که متخیله ساخته و واقعیت آن، ممکن است به یکی از گونه‌های زیر باشد.
الف:  آنچه متخیله ساخته است ضدّ حقیقت باشد؛ مانند آنکه کسی ببیند دارای فرزند پسر شده است، اما صاحب فرزند دختر شود.
ب: آنچه متخیله ساخته است شبیه حقیقت باشد؛ مانند صورت‌گری دشمن به مار و گرگ.
ج:آنچه متخیله ساخته است لازم حقیقت باشد.
مسئله دیگری که در این تحقیق مورد توج بوده عیارسنجی تجربیات نزدیک به مرگ است که در دو مقام مورد بررسی قرار گرفت: مقام اول: اصل وقوع و برخی از مسائل پیرامونی گزارش شده آن؛ مقام دوم: سنجش آنچه از این تجربیات به دست می‌آید.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی شیروانی به نقدهای خود بر این تحقیق  پرداخت:
الف: اولا خروج از بحث و جعل اصطلاح مناسب نیست، در حالیکه در باب ملاک خروج نفس از بدن جعل اصطلاح شده است و و ملاک تشخیص ناپذیر است؛ ثانیا ملاک مورد نظر نویسنده تحقیق اعمّ از موارد مصطلح در تجربیات نزدیک به مرگ است، چرا که موارد خارج از ما نحن فیه را هم شامل می شود مانند کسی که در صحت کامل است و بدون درک خروج و ورود نفس به بدن، یکباره بدن خود را از خارج مشاهده می کند، در حالیکه به چنین حالتی تجربه نزدیک به مرگ نمی گویند.
ب: تواتر ادعائی شما که از شهید صدر بنابر حساب احتمالات مطرح کرده اید مورد قبول نیست؛ چرا که تواتر در مانحن فیه هم تواتر در محسوسات است و نه غیر محسوسات(تا نیاز به کمک گرفتن از حساب احتمالات شهید صدر باشد) لکن مقصود از محسوسات در بحث تواتر، صرفا محسوس به حواسّ ظاهریه نیست.
دکتر عباس جوارشکیان در ادامه نقد کرسی به چند نکته اشاره کرد:
الف: مدعای شما اینست که تمامی تجربیات نزدیک به مرگ را میتوان با مبانی حکمت متعالیه منطبق کرد و قابل دفاع فلسفی است؛ این مساله هم از مویدات مقاله است و هم بسیار محل تامل است.
ب: ملاک تبیین شده در باب خروج نفس از بدن در تجربیات نزدیک به مرگ نیز قابل توجه است و چه بسا قابل دفاع نیز باشد و در واقع آن را خروج از بحث ندانیم؛ هرچند نیاز به بررسی و تامل بیشتری دارد.
ج: مشکل تواتر همچنان که دکتر شیروانی فرمودند وارد است.
د: تمثل یافتن در رؤیا با مشاهده در تجربیات نزدیک به مرگ متفاوت است و نمیتوان آنها را از یک سنخ دانست.
در انتها  حجت الاسلام خوردوستان به برخی از اشکالات پاسخ داد که این ملاک، خروج از بحث و جعل اصطلاح نیست و در واقع می توان تمام این قبیل مشاهدات را از قبیل تجربیات نزدیک به مرگ دانست، چه بالاختیار و چه بالاضطرار، چه در صحت کامل و چه در بیماری، چه با درک لحظه خروج و ورود چه بدون آن. در باب اشکال تواتر، نیاز به بررسی بیشتر دارد و اشکال میتواند وارد باشد.


عضو شوید :

لینک کوتاه :
eeta.hozehkh.com/?p=450

برچسب ها :

اشتراک گذاری :
اشتراک گذاری :

اخبار مرتبط

اخبار